پروانه جوانه خوار بلوط Tortrix viridana L. یکی از آفات مهم بلوط در جنگل های غرب استان کردستان می باشد با توجه به این که کنترل شیمیایی آفات در اکوسیستم های طبیعی بسیار مشکل و تقریباً غیر ممکن است، یافتن راه های ایمن تر کنترل آفات بسیار ضروری می باشد. یکی از مهمترین این روش ها، استفاده از دشمنان طبیعی آفات و اولین قدم در این روش، شناسایی این عوامل طبیعی می باشد. در این بررسی سعی شد پارازیتوئید های آفت شناسایی شده و میزان تاثیر این عوامل بر جمعیت آفت تعیین گردد. با توجه به این که جنگل های بلوط استان کردستان، عمدتاً در غرب استان و در شهرستان های مریوان و بانه قرار دارند، عملیات اجرایی پروژه نیز در این دو شهرستان در طی سال های 1391 و 1392 انجام شد. با توجه به شدت و وسعت آلودگی جنگل های منطقه مریوان به آفت جوانه خوار بلوط، دو نقطه یکی در جنوب مریوان (قلعهجی) و دیگری در شرق (کولیت) برای نمونه برداری انتخاب گردید. در طول اجرای تحقیق، با بازدید هفتگی از جنگل های آلوده، هر بار حداقل 50 عدد تخم آفت، به منظور خروج پارازیتویید های احتمالی، جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. هم زمان با ظهور لارو ها و شفیره های آفت، با بازدید هفتگی از جنگل های آلوده، از هر منطقهی مشخص (در چهار تکرار)، حداقل 100 عدد لارو و یا شفیره جمع آوری و در ظروف پرورش قرار داده شده و در طول دوره پرورش، برگ تازه بلوط در اختیار لاروها قرار داده شد و با بازدید مرتب قفس ها به صورت روزانه، پارازیتوئیدهای خارج شده جمعآوری و شناسایی و میزان پارازیتیسم و نوع پارازیتوئید در هر مرحله مشخص شد. با بررسی لارو ها و شفیره های آفت، سه گونه مگس پارازیتویید (Meigen,) Nemorilla maculosa، Eumea mitis (Meigen,) و Pales pavida (Meigen,) متعلق به خانوادهی Tachinidae و زیرخانوادهی Exoristinae شناسایی شدند که گونهی E. mitis برای اولین بار از ایران گزارش می شود. بررسی ها نشان داد که مگس های مذکور لارو های سنین بالای جوانه خوار بلوط (عمدتاً لاروهای سنین 4 و 5) را مورد حمله قرار می دهند اما جمعیت این مگس ها و میزان پارازیتیسم آن ها بسیار پایین و کمتر از یک درصد بود. در میان سه گونه مگس فوق الذکر، گونه P. pavida دارای فراوانی بیشتری نسبت به دو گونهی دیگر بود و گونهی N. maculosa کمترین فراوانی جمعیت را دارا بود و گونهی mitis E. فقط در منطقه بانه جمعآوری شد.