جنس Stemphylium به عنوان یک جنس از قارچهای هیفومیست با هاگهای رنگدانهدار، توتی شکل با بندهای طولی، عرضی و مورب که روی هاگبرهایی که به روش پرکارنت توسعه مییابند، مشخص میشود. این الگوی رشد هاگبرها، از صفات کلیدی در تمایز این جنس از دیگر جنسهای با هاگهای توتی شکل محسوب میشود. به لحاظ اکولوژیکی، گونههای جنس Stemphylium روی طیف وسیعی از بقایای گیاهی مرده و بسترههای سلولزی بصورت پودهرست یافت میشوند و تعدادی از آنها نیز از جمله بیمارگرهای با اهمیت اقتصادی بالا در محصولات کشاورزی محسوب میشوند. به منظور شناسایی قارچهای همراه با علایم کپک دودهای (سیاه) خوشههای گندم و جو، نمونه برداریهای متعددی از خوشههای گندم و جو با علایم کپک دوهای در استانهای گلستان، البرز و قزوین طی بهار و تابستان سالهای 1393 و 1394 صورت گرفت. جداسازی قارچها با استفاده از روش کاغذ صافی مرطوب به دو صورت کشت بدون اعمال ضدعفونی سطحی و کشت با ضدعفونی سطحی توسط محلول هیپوکلریت سدیم 1% به مدت 2 الی 3 دقیقه و متعاقب آن سه بار شستشو با آب مقطر سترون انجام گرفت. قارچهای با مشخصات جنس Stemphylium به محیط کشت آب-آگار 2 درصد منتقل و با روش تک هاگ کردن یا برداشتن نوک ریسه و انتقال به محیط کشت سیبزمینی-دکستروز-آگار خالصسازی شدند. برای بررسی خصوصیات ریختشناختی، جدایههای خالص شده روی محیط کشت سیبزمینی-هویج-آگار در شرایط دمایی 25-23 درجه سلسیوس و زیر نور سفید فلورسنت با دورهی تاریکی/روشنایی 14/10 ساعته به مدت 7-5 روز نگهداری شدند. برای ارزیابی روابط فیلوژنتیکی گونههای قارچی شناسایی شده، ناحیهی ITS از DNA ریبوزومی و بخشی از ژن گلیسرآلدهید-3-فسفات دهیدروژناز (gpd) تکثیر و تعیین توالی گردید. ترکیبی از توالیهای بدست آمده با دو روش Neighbor-Joining و Maximum Parsimony مورد تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی قرار گرفتند. بر این اساس گونههای مورد مطالعه در سه دودمان مختلف قرار گرفتند. در مجموع 6 گونه Stemphylium alfalfa، S. eturmiuna، S. lycii، S. phaseolina و S. vesicarium بر اساس خصوصیات ریخت شناختی و مولکولی مورد شناسایی قرار گرفتند. سه گونه Stemphylium eturmiuna, S. lycii و S. phaseolina به عنوان آرایههای جدیدی برای فلور قارچی ایران گزارش میشوند. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که همانند مطالعات انجام شده قبلی در جهان، در برخی از دودمانها، جایگاههای ژنی ITS و gpd دارای شباهت بالایی بوده و تفکیک گونههای موجود در این دودمانها از همدیگر بر اساس صفات ریخت شناختی آنها صورت میگیرد. لذا نیاز است برای وضوح روابط فیلوژنتیک و تفکیک گونهها در این دودمانها، از نواحی ژنی دیگری استفاده شود.