سوسک چهار نقطهای حبوبات، Callosobruchus maculatus F.، یکی از آفات مهم حبوبات میباشد و در تمام دنیا به خصوص در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری خسارت قابل توجهی به محصولات انباری وارد مینماید. در این تحقیق تاثیر شش نوع حبوبات میزبان (نخود، لوبیا چشم بلبلی، عدس، ماش، سویا، باقلا) روی ویژگیهای زیستی حشره شامل: درصد خروج حشرات بالغ، طول دورهی نشو و نمای مراحل نابالغ، طول عمر حشرات ماده، باروری (تعداد تخم گذاشته شده) و زادآوری (درصد تفریخ تخم)، وزن حشرات کامل خارج شده و نسبت جنسی مورد مطالعه قرار گرفت. پرورش سوسک چهار نقطهای حبوبات در اتاقک رشدی با شرایط دمایی oC1 ± 27، رطوبت نسبی 5 ± 70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی میزبانهای مختلف انجام گرفت. نتایج نشان داد که اغلب پارامترهای جدول زندگی در بین میزبانهای مختلف اختلاف معنیدار داشت. کوتاهترین طول دورهی نشو و نمای مراحل نابالغ این آفت (تخم تا ظهور حشره کامل) با تغذیه از دانههای لوبیا چشمبلبلی (22/0 ± 36/23 روز) و بلندترین طول دوره نشو و نما با تغذیه از دانههای سویا (64/0 ± 5/37 روز) بود. بیشترین و کمترین طول عمر حشرات کامل ماده بهترتیب در میزبانهای لوبیا چشمبلبلی (15/0 ± 18/9 روز) و سویا (41/0 ± 12/4 روز) مشاهده گردید. اگرچه، بین دو میزبان عدس و ماش اختلاف معنیداری در طول عمر حشرات کامل ماده مشاهده نشد. بیشترین درصد خروج حشرات کامل در میزبانهای لوبیا چشمبلبلی (90 درصد) و مااش (86 درصد) و کمترین درصد آن روی باقلا (54 درصد) مشاهده شد. در یین میزبانهای مورد بررسی اختلاف معنیداری در نسبت جنسی مشاهده نگردید. حشرات ماده خارج شده از دانههای لوبیا چشمبلبلی (7 ± 135 میلیگرم بر 10 حشره) و باقلا (27 ± 109 میلیگرم بر 10 حشره) بهترتیب بیشترین و کمترین وزن را داشتند. بیشترین میزان تخمریزی این حشره روی لوبیا چشمبلبلی (2/1 ± 42/80 تخم به ازای هر ماده) و کمترین مقدار آن روی سویا (3/4 ± 27/30 تخم به ازای هر ماده) بود. همچنین در میزبانهای لوبیا چشمبلبلی (4/3 ± 56/76 درصد) و باقلا (00/6 ± 24/49 درصد) بهترتیب بیشترین و کمترین درصد تفریخ تخم مشاهده گردید. نتایج همبستگی بین محتوی پروتئین هر یک از غلات و ویژگیهای بیولوژیکی سوسک چهارنقطهای حبوبات نشان داد که این حشره نهتنها تلاش خود را میکند تا دوره زندگیاش را روی میزبانهای نامناسب از نظر غذایی کامل کند، بلکه همچنین مراحل نابالغ خود را توسعه میدهد تا بتواند مواد غذایی ضروری را برای بقای بعدیش بهدست آورد. فهم تأثیرهای میزبانهای مختلف و کیفیت غذا نهتنها به شناخت بهتر دینامیسم جمعیت حشرات کمک میکند، بلکه میتواند به برنامههای کاربردی برای استفاده در IPM کمک کند.