این مطالعه در 8 مزرعه سمپاشی نشده کلزا (Brassica napus) طی دو سال زراعی 1390-92به منظور بررسی کمّی تاثیر پارازیتوئید و هیپرپارازیتوئیدها بر برخی جنبههای دینامیسم جمعیت Brevicoryne brassicae اجرا شد. فقط یک پارازیتوئید Diaeretiella rapae (متوسط80%) و دو گونه هیپرپارازیتوئید از جنس Pachyneuron (متوسط 5/6%) از مومیاییهای شته بهدست آمد. این اولین گزارش از P. groenlandicum به عنوان هیپرپارازیتوئید B. brassicae در سطح دنیا میباشد. متوسط ضریب همبستگی معنیدار پیرسون بر مبنای تاخیر زمانی بین تراکم شته با درصد پارازیتیسم و بین تراکم مومیایی با درصد هیپرپارازیتیسم به ترتیب 53/0- و 71/0- بود که نشان داد 2-3 هفته زمان لازم است تا تاثیر D. rapae وPachyneuron spp. روی جمعیت میزبانهایشان بروز کند. نسبت پارازیتوئید به شته در ابتدای بهار، مصادف با افزایش سریع جمعیت شته، پایین بود (متوسط 11/0). فقط همبستگیهای بین تراکم Pachyneuron spp. با نرخ متناهی افزایش جمعیتD. rapae معنیدار شد (متوسط ضریب همبستگی کندال: 42/0)، بنابراین مشخص گردید که نرخ متناهی افزایش جمعیت B. brassicae تحت تاثیر تراکم D. rapae قرار نگرفته است، درحالیکه تراکم Pachyneuron spp. روی نرخ متناهی افزایش جمعیتD. rapae تاثیر منفی داشته است. طبق رگرسیون تیلورD. rapae وPachyneuron spp. همانند B. brassicae بین گیاهان کلزا از توزیع تجمعی برخوردار بودند (متوسط ضریب b رگرسیون تیلور برای حشرات بالا به ترتیب: 09/3، 11/3 و 24/3). بهعلاوه، طبق شاخص ω همپوشانی فضایی زیادی بینD. rapae و B. brassicae و بینPachyneuron spp. و D. rapae وجود داشت (دامنه شاخص ω: از 01/0 تا 1 یعنی همپوشانی جزئی تا کامل). در مجموع این تحقیق روشن کرد که این پارازیتوئید تطابق فضایی خوبی با شته میزبان دارد، اما به خاطر برخی نقاط ضعف (مانند عدم همزمانی پارازیتوئید با میزبان، پایین بودن نسبت پارازیتوئید به شته و عدم توانایی برای کاهش نرخ متناهی رشد میزبان) قادر نیست تاثیر قابل ملاحظهای روی جمعیت شته میزبان اعمال کند.