مینوز گوجه فرنگی یکی از مهمترین آفات گیاهان سولاناسه میباشد. با توجه به اینکه روش معمول در کنترل این آفت، کاربرد آفتکشهای شیمیایی است، ضرورت دارد تا روشهای غیرشیمیایی جهت مدیریت این آفت ارزیابی شود. در این راستا، تاثیر نوع خاک (لومی- شنی، شنی- لومی و کوکوپیت)، دما (19، 25 و 31 درجهی سلسیوس) و مدت زمان در معرض قرار گرفتن لارو سن آخر در برابر نماتود (65، 240 و 480 دقیقه) روی بیماریزایی نماتود بیمارگر مورد آزمون قرار گرفت. دادههای حاصل حاکی از آن بود که گونهی H. bacteriophora با LC50 01/1 لارو عفونتزا در سانتیمتر مربع نسبت به S. carpocapsae با LC50 03/2 موثرتر بود. حساسترین مرحلهی زیستی آفت، لارو سن آخر بود. هر دو ایزوله تاثیر اندکی روی مرحلهی شفیرگی و زهراگینی متوسطی روی بالغین داشتند. خروج لارو بیمارگر از داخل لارو سن آخر، تولید مثل H. bacteriophora را در بدن لارو سن آخر تایید نمود. هر دو گونه نماتود در خاک لومی- شنی (97/88 درصد) نسبت به شنی- لومی (گلخانه) (88/16 درصد) مرگومیر بیشتری ایجاد نمودند. دو گونه H. bacteriophora و S. carpocapsae به ترتیب معادل 6/95 و 95/90 درصد مرگومیر در دمای 1 ± 31 و معادل 96 و 28/89 درصد در دمای 1 ± 25 درجهی سلسیوس ایجاد نمودند. درصد مرگومیر لاروی در 480 دقیقه (40/70 درصد) بیشتر از 65 دقیقه (37/50 درصد) بود. مشاهدهی لاروهای سن آخر آلوده به نماتود داخل برگهای تیمار شده مؤید این بود که نماتودهای بیمارگر توانایی یافتن و کشتن لارو سن آخر را داخل دالان دارند. اثربخشی بالای نماتودهای بیمارگر در شرایط دمایی 1 ± 31 درجهی سلسیوس و مدت زمان 65 دقیقه موید این است که دو گونهی مذکور میتوانند بعنوان عامل کنترل بیولوژیک در مدیریت پروانهی مینوز استفاده شوند. اگرچه بایستی میزان ماندگاری و دمای بهینه جهت بیماریزایی این عامل بیوکنترل در شرایط گلخانه تعیین شود.